گمشده
پنج شنبه 91 آبان 4 :: 10:40 عصر :: نویسنده : گمنام به پیشگاه آخرین تکسوار و بی تو اشک در آغاز راه سد شده است حریم باغچه در زیر پا لگد شده است چگونه بی تو مسافر شود در این وادی دلی که تازه ره عشق را بلد شده است و بی تو ثانیه ها مثل قرن می گذرد ببین چگونه زمان با من و تو بد شده است شکوه سبزه و گل جای خود ولی ای عشق! گل حضور تو امروز سر سبد شده است... تو می رسی و دلم تا به خود نجنبیده است تمام ثانیه ها مثل باد رد شده است نگاه پنجره در کوچه خیره می ماند... و چشم،محو سواری که می رسد شده است... موضوع مطلب : آخرین مطالب آرشیو وبلاگ پیوندها صفحات وبلاگ آمار وبلاگ بازدید امروز: 8
بازدید دیروز: 1
کل بازدیدها: 120521
|
|